نقل قول:
نوشته اصلي بوسيله مالباخته
سلام بر همه!
....
«وحيدراك» عضو سختكوش و باذوقيه و تنها دوست رسمی منه و منم خيلی دوسش دارم اما فكر میكنم اگه بابا بشه مدام میكوبه تو سر بچهشو و روزی 1000بار بهش ميگه: بچه اينقدر بازيگوشی نكن بشين درستو بخون. حالاشم مدام میكوبه تو سر ما كه بابا بياين درستونو بخونين اينقدر تو سايت اخبار سياسی و مذهبی بازيگوشی نكنين. زشته! عيبه! درست نيست!
....
از قديم گره رو با انگشت باز میكردن نه با شمشير .
|
درود مالباخته عزیز
درویشی به در خانه ای رسید. پاره نانی بخواست. دخترکی در خانه بود
گفت: نیست. گفت: چوبی هیمه ای. گفت: نیست. گفت: پاره ای نمک. گفت: نیست.
گفت: کوزه ای آب. گفت: نیست. گفت: مادرت کجاست؟ گفت: به تعزیت خویشاوندان رفته است.
گفت: چنین که من حال خانه ی شما می بینم، ۱۰خویشاوند دیگر می باید به تعزیت شما آیند.
عرض من از اول این بود که وقتی روزی رسید که همین مامن امن علمی رو به هم بخاطر بقول شما تزیینات شخصی از دست دادیم اونوقت نتنها درد ما از این تزیینات شخصی حل نشده بلکه صد تا درد دیگه هم به ما اضافه شده.....
وصل تو کجا و من مهجور کجا
دردانه کجا حوصله مور کجا
هر چند ز سوختن ندارم باکی
پروانه کجا و آتش طور کجا
سپاس