نقل قول:
براي استفاده از نظريه مدرن يك سري زير ساخت هاي آماري مورد نياز است كه متاسفانه وجود ندارد . مثلا يك عامل اساسي در مدل ماركويتز ضريب همبستگي بين سهام مختلف يا صنايع مختلف است كه محاسبه آن نياز به يك بانك اطلاعاتي از قيمت ها دارد .
|
ممنون آقاي آيت الهي از نظرتون .
ميشه يه توضيح كه اين بانك اطلاعاتي بايد شامل چه چيزهايي باشه بدين ؟ من خيلي دنبال اين مطلب بوده و هستم و چيزهايي هم پيدا كرده ام . مثلا اگر سابقه قيمت باز/ماكس/مين/بسته سهمهاي بورس در طول تاريخ ورودشون تو بورس بصورت روزانه باشه خوبه ؟ يا به چيزي بيش از اين نياز هست ؟
منابعي هست برا اين موضوع . و من اگر همه چيز را از ابتدا نميگم و روزانه پيش ميرم برا اينه كه دوستاني كه دنبال ميكنن مرحله به كرحله پيش بيان . و يكدفعه با حجم زيادي از مطالب كه از حوصله شون خارج باشه روبرو نشن .
يك سوال از همه : بنظر شما روش مدرن به روش تكنيكال نزديك تره يا روش فاندامنتال ؟؟
حتما نظرتونو بگين چون فكر ميكنم مقايسه خوبي بشه بين روشهاي مختلف تحليل .
اين هم يك مقاله از آقاي مهندس رضا آزاد در روزنامه شرق درباره روش مدرن پرتفوليو :
رضا آزاد: چگونه مي توان به سرمايه گذاري در يك سبد مطالعه شده از سهام پرداخت. براي تشكيل يك سبد بهينه و مطالعه شده از سهام قدم هاي زير برداشته مي شود:
۱- انتخاب صنايع برتر
۲- تعيين درصد تخصيص سرمايه گذاري به هر صنعت در سبد
۳- انتخاب يك يا چند سهم در هر صنعت انتخاب شده و تعيين درصد هرسهم صنايع برتر با بررسي مشخصه هايي مانند زير انتخاب مي شوند:
۱- روند فروش شركت ها در آن صنعت _ متوسط رشد فروش شركت ها در صنعت در چند سال گذشته
۲- روند سوددهي شركت ها در آن صنعت _ متوسط رشد سود شركت ها در صنعت طي چند سال گذشته
۳- متوسط حاشيه سود شركت ها در صنعت
۴- روند عرضه و تقاضا در صنعت _ رقابت داخلي و خارجي - قيمت محصولات نسبت به بازارهاي بين المللي
۵- بازدهي و ريسك شركت ها در صنعت در چند سال گذشته و متوسط آنها براساس مطالعه مشخصه هاي فوق چند صنعت براي سرمايه گذاري در آنها انتخاب مي شود. تعداد صنايع بستگي به مبلغ موجود براي سرمايه گذاري و اينكه در زمان مطالعه چند صنعت با مشخصه هاي قابل قبول وجود داشته باشد، دارد. اكنون با توجه به مطلوبيت هر صنعت بر اساس نتايج بررسي شاخص هاي ذكر شده ، درصد تخصيص سرمايه به هر كدام تعيين مي شود. براي اينكار مي توان از مدل هاي بهينه سازي سبد سهام مانند مدل هاي ماركوويتز و شارپ استفاده كرد كه محاسباتشان بر مبناي بازدهي و ريسك سرمايه گذاري در چند سال گذشته است . اين مدل ها را كه بر اساس و مبناي نظريه مدرن پرتفوليو ساخته شده اند در سايت هاي اينترنتي مانند
http://www.solver.com/مي توان پيدا كرد.
تئوري مدرن پرتفوليو يك نگرش كل گرا به بازار سهام است. اين نظريه برخلاف روش هاي تكنيكال يا فوندامنتال ، به مجموعه سهام در سبد يا در بازار توجه دارد. به عبارت ديگر ديدگاه اين نظريه ماكرو در مقابل ديدگاه ميكرو است. همچنين در ايجاد يك سبد سهم ، ارتباط ريسك و بازده سهام با يكديگر اهميت دارد. بنابراين تاكيد بر مجموعه سبد سهام و تركيب بهينه آنهاست تا تحليل هر سهم به تنهايي . اين ديدگاه متكي به محاسبات آماري و رياضي است . اطلاعات يايه مورد نياز براي محاسبات در اين نظريه ، بازده سهام در سال هاي گذشته است. اگر بازده مجموعه سهام مورد نظر را در چند سال گذشته داشته باشيم ، كه بهتر است حدود ده سال يا بيشتر باشد ، آنگاه مي توانيم ساير متغيرهاي وابسته ديگر را توسط مدل بهينه سازي و مباني رياضي و آماري مربوط، محاسبه نماييم. با استفاده از مدل هاي بهينه سازي و با استفاده از نظريه مدرن پرتفوليوMPT مي توان سبدهاي سهامي ساخت كه داراي كمترين ريسك نسبت به بازده مورد انتظار و يا داراي بيشترين بازده نسبت به ريسك مورد انتظار باشد.
هري ماركوويتز استاد دانشگاه شيكاگو كه همراه با ويليام شارپ استاد دانشگاه استانفورد جايزه نوبل را به خاطر ارائه نظريه مدرن پرتفوليو به خود اختصاص داد، روشي ابداع كرد كه در آن ريسك يك سبد سهام تابعي از واريانس هر سهم، كوواريانس آن با سهام ديگر و درصد سهم در سبد است. بازده سبد سهام ميانگين بازده سهام در سبد است. براي محاسبه ريسك سبد، واريانس هر سهم و كوواريانس آن با سهام ديگر بايد حساب شود. ويليام شارپ براي سادگي محاسبات روش ديگري ابداع كرد. در اين روش بازده هر سهم از دو بخش به دست مي آيد. بخش اول حاصل ضرب بازده بازار و ضريبي بنام بتا است. بخش دوم مستقل از بازار است.با توجه به درصد در نظر گرفته شده براي هر صنعت منتخب، يك، دو يا سه سهم يا شركت در هر صنعت انتخاب مي شود و درصد مربوط به صنعت بين آنها تقسيم مي گردد. سهام برتر در هر صنعت علاوه بر مشخصه هاي بالا با مطالعه موارد زير انتخاب مي شوند:
۱- تركيب سهامداران شركت
۲- ارزش بازار شركت
۳- ميزان نقد شوندگي شركت
ملاحظه مي شود كه براي سرمايه گذاري بر اساس روش و تحليل نظام مند و نه بر مبناي شايعات و اخبار و اطلاعات خام ، به اطلاعات پردازش شده در چند سطح است. در سطح اول مي توان از متوسط رشد فروش ، رشد سود ، حاشيه سود ، بازدهي و ريسك شركت ها در صنايع مختلف و يا كوواريانس بازدهي شركت ها و صنايع نسبت به يكديگر نام برد. در سطح بعدي رتبه بندي شركت ها و صنايع بر اساس توابعي از شاخص هاي عملكردي مانند ميزان رشد فروش، رشد سود، حاشيه سود، درصد تحقق پيش بيني هاي اعلام شده، يك نمونه از اطلاعات پردازش شده كمك كننده به تحليل و انتخاب سهام است. خروجي مدل هاي بهينه سازي سبد سهام به شرح گفته شده نيز يك نمونه از اطلاعات پردازش شده در سطوح بالاتر است . اگر اطلاعات پردازش شده به روز در دسترس سرمايه گذاران باشد، سرمايه گذاري بر اساس عملكرد شركت ها و صنايع و ارزش واقعي آنها در مقايسه با يكديگر صورت مي گيرد.
افزايش قيمت سهام شركت ها بر اساس عملكرد و ارزش بيشتر صورت مي گيرد. در آن صورت نظام اطلاع رساني ماموريت خود را ايفا مي كند و مي تواند عملكرد طبيعي بازخوردي خود براي شكل دادن به عرضه و تقاضا را داشته باشد و از قدرت شكل دهي ساختگي شايعات، اخبار و معاملات مصنوعي به عرضه و تقاضاي سهام كاسته خواهد شد. هر اندازه اطلاع رساني در بورس كامل تر باشد به همان ميزان از نياز به مداخله تصنعي براي كنترل عرضه و تقاضا و معاملات كاسته خواهد شد. ميزان مداخله مستقيم در قيمت ها و معاملات و قدرت شايعات و معاملات ساختگي معياري است كه نسبت مستقيم با عدم كفايت اطلاع رساني در بورس سهام دارد. حال اگر يك سرمايه گذار بخواهد بدون تكيه بر شايعات و بر مبناي يك روش علمي و تحليلي در بورس سهام ايران سرمايه گذاري كند چگونه مي تواند اطلاعات به روز و پردازش شده اشاره شده در فوق را براي كار خود تهيه نمايد؟ در حال حاضر پاسخ رضايت بخشي براي اين سئوال وجود ندارد.
اگر هم يك سرمايه گذار بتواند به دشواري بسيار اطلاعات مورد نياز خود را شخصاً فراهم آورد و سهام با ارزش واقعي را تشخيص دهد، در شرايطي كه عرضه و تقاضاي اكثريت بازار از شايعات و جوسازي ساختگي تبعيت كند تشخيص و تحليل او مفيد نخواهد بود. با گسترش فيزيكي بورس سهام ايران تنها ابعاد نارسايي ها بزرگ تر مي شود و تعداد بيشتري از سرمايه گذاران و سهامداران مواجه با اين معضل مي شوند. اين داستان مانند آن است كه در حالي كه مواجه با كمبود پزشك و تجهيزات پزشكي باشيم ، به ساخت ساختمان بيمارستان هاي جديد بپردازيم . در عصر اطلاعات و تكنولوژي، غلبه ديدگاه مالي در بورس سهام ايران موجب عقب ماندگي و ناكارايي اين بازار مالي شده است . اين سازمان محتاج نگرش جديد موافق با فناوري هاي جهان امروز است . مديريت بورس سهام ايران بايد آن قدر با تكنولوژي روز آشنا باشد كه بتواند براي استفاده از آن در سازمان قدم هاي موثرتر و سريع تري بردارد.
لينك مطلب اصلي :
http://www.sharghnewspaper.com/830130/exchan.htm