البته بخش زيادي هم در دست مسولان نبود و انواع فشارهاي داخلي و خارجي و ... موارد بين المللي ديگه روي نرخ تورم تاثير مستقيم وغير مستقيم دارند. به هر جهت به منظور جبران تفاوت عظيم سرانه درآمد-هزينه نرخ تورم دو رقمي شد. فشارش رو هم طبعا مردم در ساليان گذشته تحمل كردند. و چاره اي هم نبود. نرخ سود بانكي در همه جاي دنيا بايد يك درصد معقولي بيشتر از نرخ تورم باشه تا نظام بانكي بر هم نخوره و بشه از طريق بانك نقدينگي در دست مردم را كاهش داد و...
خب در ايران عزيز ما هم همين شد ديگه. نرخ بهره بانكي چند درصدي بيشتر از نرخ تورم بود. حالا كه در اين مرز و بوم اختلاف اون متوسطه كه گفتم از متوسط جهاني كم شده پس ميشه شيب منحني جهش اقتصادي را يك قدري كم كرد تا دچار مشكلات بعدي در سالهاي آتي نشيم.( مثلا اگر متوسط ما از متوسط جهاني بالا بزنه اون وقت نمي تونيم سرمايه گذاري خارجي در داخل كشور بياريم. ميشيم مثل انگليس كه اكثر كشور هاي با متوسط كمتر مي تونند توليدات ارزان خودشون رو به اونجا صادر كنند ولي حاضر به واردات گرون قيمت انگليسي نميشند.)خب اين يعني كاهش نرخ تورم در داخل كشور و نتيجه اخلاقي
اون هم كاهش نرخ بهره بانكهاست. چه اونها بخوان و چه نخوان. اين سياست صحيح اقتصادي اين كشوره. البته هميشه در همه كشورها بين وزراي امور اقتصادي و رييس كل بانكهاي مركزي اختلاف نظر وجود داره چون سياست هاي توتال هر كدوم در يه جهت ديگست.( اين در همه كور ها همين جوره.
) حالا اين كه ميگي كاهش نرخ بهره بانكي توي ايران محاله بايد بگم كه نه عزيزم اجرا ميشه و كاهش ميابه. حتي اگر منجر به اختلافات شديد بين روساي بانكها و مجلس و وزير امور اقتصادي و دارايي بشه. بقول قديمي ها دير و زود داره -- سوخت و سوز نداره. براي خريد اوراق بانكها هم خودت تصميم بگير ولي توصيه من اينه كه اوراق مشاركت بخري.( چون سود تضمين شده ۱۷٪ داره. حتي پس از كاهش نرخ بهره كه شايد يك سال ديگه هم تصويب نشه.)
اگر مطلب خيلي واضح نيست ببخشيد چون كل اين مبحث وقت چند ماهه مجلس و دولت رو اشغال مي كنه. اينجا كه ديگه نميشه همه مطالب رو گفت.
موفق باشي