August 26th, 2004, 19:55 | #1 |
Senior Member
|
0
گروه بهمن : « خودخواهاني به غايت سرسخت ! » حتماً بهتر از بنده مي دانيد كه بازار سرمايه در سطوح كلان براي خود قواعد خاصي دارد كه شايد از چشم ما پنهان باشد اما بازيگران بزرگ كاملاً بر آنها واقف بوده و آنها را رعايت مي كنند . مثلاً حوزه غدير در بازار سرمايه كاملاً روشن است . حوزه بهشهريها همينطور ،حوزه گسترش و… همانطور كه ذكر شد به دلايل متعددي ،بازيگران بزرگ بازار هميشه سعي مي كنند در حوزه «خود» فعاليت كنند و به اصطلاح پا روي دم كسي نگذارند . البته علت اين امر بيش از آنكه به تفكر زيباي «برنده – برنده » برگردد از نوعي احتياط ناشي مي شود چرا كه در سطوح كلان بازار گاهي يك پيشروي نادرست ممكن است بازيگر را مجبور به چندين حركت عقب گرد نمايد . از اين نوع پيشروي هاي نادرست البته نمونه هايي قابل اشاره نيز هست . مثلاً حركت سرمايه گذاري مسكن در مورد سهام بوعلي كه در بخش مربوط به بوعلي به آن اشاره خواهيم كرد . جالب است كه اين حركات (يعني تداخل حوزه ها در بازار ) اغلب با هزم و عقب نشيني آغازگر بازي خاتمه مي پذيرد . پس از اينروست كه شايد به عنوان يك قاعده بتوان از مسئله « حفظ حوزه ها بين بازيگران بازار » ياد نمود . خوب اين قاعده به چه دردي مي خورد ؟ استفاده اي كه شخصاً از آن مي كنم در ارزيابي شنيده ها و شايعات است . امااگر اين سئوال مطرح شود كه آيا اين قاعده هميشه صادق است بنده پاسخ مي دهم كه استثنايي براي آن سراغ دارم . استثنايي عجيب و منحصر به فرد … راستش را بخواهيد براي انتخاب عنوان اين مطلب خيلي فكر كردم اما در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه اين عبارت نه چندان ملايم شايد گوياترين وصف حال مهره اي در بازار سرمايه ايران باشد با نام « گروه بهمن » . احتمالاً شما در خلال مطالب ذيل با من هم عقيده خواهيد شد اما اجازه دهيد موارد را تا آنجا كه مي توانيم جز به جز بررسي كنيم : 1- مالكان عمده : سپاه پاسداران در مجموع اصالتاً و وكالتاً (بنياد تعاوني سپاه بنياد احرار – كاركنان سپاه و…) در حدود 56درصد – سرمايه گذاري غدير (به همراه مؤسسه كشاورزي سبز ) 16.6 درصد – شاسي سازي بهمن (ايران )11درصد (اين مقدار تا ماه پيش در حدود 8.6 در صد بوده است )- ساير سهامداران (سرمايه گذاري بهمن- صندوق ثامن و …)حدود 16درصد . خوب پس بازيگر اصلي گروه بهمن را شناختيم .ذكر اين نكته هم خالي از لطف نيست كه اگر تصور مي كنيد غدير در بهمن قدرتي دارد به نظر بنده سخت در اشتباهيد . اينكه چگونه غدير مالك بهمن شد خود داستان مفصلي است كه در اين مقال نمي گنجد اما نكته جالب همين 17 درصد است … در اينجا لازم است ذكر كوتاهي از مفهوم «قدرت سهام» بنماييم : مالكيت 20درصدي به عنوان حداقل قدرت سهام در يك شركت مطرح مي شود . درصد تملك 20درصدي مي تواند از هيئت مديره 5 نفره يك نفر را انتخاب كند و نيز راساً حق دعوت و تشكيل مجمع را نيز دارد (حتي در صورت استنكاف هيئت مديره و بازپرس ) همچنين حق دعوي حقوقي بنام شركت عليه هيئت مديره را داراست . خوب حالا ممكن است فكر كنيم كه غدير فاصله بسيار كوتاهي تا اين مقام دارد ،اما شايد اولين سرسختي دقيقاً همين جا باشد : غدير دقيقاً فاصله اي به اندازه «محال » تا مالكيت 20درصدي دارد . قضيه جالب تر مي شود وقتي به عدم تحرك طولاني مدت غدير در مورد اين سهم در بازار توجه كنيم و شگفتي وقتي به اوج مي رسد كه شما شنيده هاي بنده در باره چندين مورد رايزني هاي غدير در مورد خروج از اين سهم بپذيريد … بله سرسختي در اوج خود است . روند معاملات «خبهمن»توسط كارگزاري احرار دقيقتر از آنچه فكرش را بكنيد كنترل مي شود . 2-داستان عجيب سايپا : هيچگاه زماني را فراموش نمي كنم كه شنيده هايي در بازار به گوش مي رسيد كه خبر از تصميمات محرمانه مديران مالي سپاه مبني بر قصد خريد سايپا توسط گروه (در راستاي موردي كه از آن تحت عنوان استراتژي توسعه گروه بهمن ياد ميشد ) مي داد .يادم هست آنموقع خطاب به دوستي كه اين موضوع را با من در ميان گذاشته بودپوزخندي زدم و گفتم : مگر گسترش مرده باشد … (اعتراف ميكنم كه در آن زمان قاعده تداخل حوزه ها را بعنوان اصل پذيرفته بودم و استثنايي براي آن قائل نبودم … شايد هم بهمن را نشناخته بودم!) بعدها شنيدم كه من در اين نوع طرز فكر تنها نبودم و اتفاقا واكنش قره باغي به اين خبر نيز تقريبا مشابه بوده است . اما اين موضوع كه واقعا تنها به عنوان يك شوخي گذرا براي بسياري مطرح بود در كمتر از يكسال شكلي كاملا متفاوت به خود گرفت و به عنوان يكي از جنجالي ترين موضوعات بازار مطرح گرديد و آن زماني بود كه در مجمع سايپا، سازمان گسترش ، گروه بهمن را با مالكيت بيش از 18 درصدي در كنار خود مي ديد . اينكه چه بر سر نماينده بورس گسترش در آن زمان آمد من هم نمي دانم اما اگر ريش سفيدي ويسه و برخي مذاكرات محرمانه كه هيچ كس از مفاد آن اطلاع نيافت نبود ، مطمئنا هيچ نيرويي جلودار گروه بهمن نبود . نمي دانم چگونه ميتوانم اهميت اين قضيه را با نوشتار برايتان تشريح نمايم : گروه بهمن موفق شده بود در اقدامي كاملا بي نظير همه را به بازي بگيرد و اينكار را آنقدر زيركانه انجام داده بود كه گسترش را ( كه در ابتدا پوزخند ميزد ) در مقابل عمل انجام شده قرار گرفت . مديران مغلوب هم كه در ابتدا به شكايت و داد و قال روي آورده بودند در نهايت دست از پا درازتر با ترك مخاصمه ميدان را خالي كردند . به هر حال اين بعنوان يكي از تاريخي ترين وقايع بازار سرمايه هميشه در ذهن من بوده است … گفتني است كه گروه بهمن در حال حاضر با مالكيت بيش از 16 درصد سايپا به ازاي هر سهم خود 400 تومان سايپا دارد و تنها بيش از 850 ريال از اين محل سود در سال جاري خواهد داشت كه يك تعديل حداقل 400 ريالي را در گزارشات آتي براي آن كنار مي گذارد . ( با توجه به گزارش قبلي ) 3-استراتژي توسعه گروه بهمن : بعضي مديران بازار هستند كه فقط جلوي پايشان را مي بينند . برخي ديگر اصلا هيچ جا را نمي بينند و كوركورانه پيش مي روند . برخي ديگر هم حال را مي بينند و هم نگاهي به آينده دارند اما گروهي هم هستند كه فقط براي آينده سرمايه گذاري كرده اند . مديران گروه بهمن در دسته اخير جا مي گيرند . اما اين «آينده » از مدتها قبل در نظر گرفته شده است . نظر شخصي من اين است كه تا مجمع سال 84 به «حال » تبديل مي شود . اما چرا ؟! چند مورد را با هم مرور نماييم : الف – سرمايه گزاري بهمن مي تازد : در پاييز در تالار فرعي شاهد عرضه سهمي خواهيم بود با نماد «وبهمن» كه حتماً از كم و كيف آن اطلاع داريد . گمانه زني ها حاكي از ورود اين شركت با سرمايه 20ميلياردي و با قيمت پايه بسيار جالب 2600 ريال مي باشد . به نظر بنده ورود «وبهمن» آغاز نقطه عطف روند قيمتي سهام گروه بهمن و به ويژه جدا شدن علني آن از ضريب همبستگي با خودرويي ها خواهد بود . پيش بيني روندي مشابه «وصنا» براي «وبهمن» قابل حدس است . ضمن آنكه به سادگي مي توان دريافت براي جابجايي هايي از آن نوع (نوع وپترويي !!) و ساختن سودهاي آنچناني دست گروه بهمن حتي از بهشهر نيز بازتر است . در نهايت بايد تأكيد نمود كه پرتفوي «وبهمن» ، يكي از ديناميك ترين سبدهاي بازار است و مشخص است كه با چشماني كاملاً باز و به دقت گلچين شده است . ب – مالي بنياد : اگر تا پايان امسال يك كرسي هيئت مديره مالي و اعتباري بنياد را در اختيار بهمن ديديد ، زياد هم تعجب نكنيد . اخبار غير رسمي قابل تأملي حاكي از رايزني هاي جدي در سطح كلان مديران مالي سپاه در اين مورد مي باشد كه از انتقال حداقل 20درصدي بنياد به گروه از طريق وبهمن حكايت دارد . ج – شاسي سازي ايران : گروه بهمن بزودي در صد مالكيت صددرصدي خود را در اين شركت كاهش خواهد داد . اگرچه اين شركت از توليدكنندگان انحصاري شاسي هاي قابل حركت و مشاركت كننده اصلي در طرح ايسوزو است اما مديران بهمن تشخيص داده اند كه براي بالا بردن انگيزه خريداران و نيز مطلوب تر شدن نرخ واگذاري ، پرتفوي سهام اين شركت نيز بايد تقويت شود.در همين راستا استراتژي« معاملات دوطرفه » اتخاذ شده است و ماه گذشته شاهد انتقال بيش از 2.4درصدي سهام بهمن از طريق كارگزاري احرار به شاسي سازي بوديم كه مالكيت اين شركت را در سهام گروه بهمن به حدود 11درصد رسانيد . اخباري قابل توجه از برنامه هاي بهمن براي واگذاري بخشي از سهام سايپا به اين شركت نيز به گوش مي رسد . در مورد خريداران احتمالي شركت شاسي سازي ايران هنوز اطلاعي در دست ندارم و خوشحال مي شوم اگر دوستان راهنمايي بفرمايند … د – بازرگاني عصر بهمن – سروش بهمن – بازرگاني RESPECT : جالب است كه گروه بهمن گويا براي ساليان دراز آينده نيز چنته اش پر است . سه شركت مزبور با اساسنامه اي مشابه وبهمن و با افزايش سرمايه هاي آنچناني در دستور كار خود نامهايي هستند كه حتماً در آينده از آنها بيشتر خواهيم شنيد . ه- فعاليتهايي از جنس «خ» : برخلاف تصور عمومي بازار شايد عرصه خودرو كم رنگ ترين عرصه فعاليت گروه بهمن باشد . گروه بهمني كه در اقدامي بيسابقه در سال 80 به واردات شكر دست زد !( راستي چه جنجالي سر همين قضيه برپا شد اما امان از خودخواهان سرسخت …) و حال «فن آوا» را براي حضوري چشمگير در عرصه انفورماتيك كشور مي پرورد ، آيا واقعاً يك خودرو ساز است ؟ بهرحال بهره برداري اخير از طرح كاميونت ايسوزو (ظرفيت 3500 دستگاه ) با شراكت ژاپني ها و فعاليت « بهمن ليزينگ » براي دستيابي به فروش 50000دستگاه خودرو در سال جاري ( جالب اينكه در گزارش مالي سال جاري 20000دستگاه مبنا قرار گرفته ) از قرار معلوم تنها دو اقدام جدي گروه بهمن در عرصه فعاليتهاي از جنس « خ » است . 4 – سرمايه گذاري ملي : دوباره مي سازمت وطن ! سرانجام جنگ ديرينه آقاي جمشيدي و سرمايه گذاري غدير با اعلام آتش بس اسماعيلي پايان پذيرفت . غدير كل سهام مديريتي خود را براي فروش گذاشت ، اما هر كسي خريدار «ونيكي » نبود! ونيكي مرد ميدان مي خواست تا بالاخره آقاي جمشيدي را كه سالها است با كليه اقوام (ببخشيد كارشناسان )همه سهامداران جز را بيچاره ( ببخشيد خوشبخت ) كرده اند كنار بيايد . الحق كه در اين قسمت بخت هم يار سهامداران جز شد و كسي وارد اين كارزار گرديد كه پايان زيبايي را براي اين تراژدي رقم خواهد زد . گروه بهمني كه از مدتها قبل در مزايده هاي خصوصي سازس سيماني ها نشان داده بود كه زور در بازويش انباشته شده ، اينبار قاطعانه به ميدان آمد و دوران تسلط سياه غدير را بر ونيكي خاتمه داد. اما اين پايان ماجرا نبود … آقاي جمشيدي و دوستان كه فكر مي كردند با يك بازيگر عادي طرف هستند در اقدامي ناشيانه شروع به جمع آوري وكالت از سهامداران جز نمودند و حتي به ميزان 5درصد وكالتها را جمع آوري كردند (با وعده پرداخت سود سال مالي قبل !)اين گونه شد كه گروه بهمن با ترك مجمع و اعلان جنگ تصميم گرفته است تا اين بار با نمايش ديگري از سرسختي خود درس خوبي به بانك مركزي و آقاي جمشيدي بدهد ! دير نيست كه آقاي جمشيدي در اتاق هيئت مديره به جاي 4 تن از دوستان قديم ، سه تن دوست جديد ! و تنها يكي از دوستان قديم را در كنار خود ببيند . اخبار موكدي از اقدام مجددا باورنكردني بهمن براي جمع آوري سهام يك شركت از طريق بازار به گوش مي رسد و اين شركت مورد نظر اين بار سرمايه گذاري ملي است . گروه بهمن از همان روش جالب و موثر «پارتيزاني» براي جمع آوري سهام «ونيكي» استفاده مي نمايد. خوشبختانه اين بازي دو برنده خواهد داشت و علاوه بر بهمن ، سهامداران جزء نيز بالاخره به اندوخته كلان 1700 ريالي مي رسند و با 165 درصد افزايش سرمايه در سال جاري ( 100 درصد اندوخته و 65 درصد آورده ) آرزوهاي ناكام سهامداران صبور ونيكي اينبار محقق خواهد گرديد .( محاسبه اثر سود و بهاي ونيكي با فرض مالكيت يك سوم پس از افزايش سرمايه بر هر سهم بهمن را به عهده شما مي گذارم .) اين در حاليست كه ميتوان اطمينان داشت كه ونيكي پس از پايان اين بازي و تغييرات هيات مديره اين بار ديگر با استراتژي هاي دوستان قديم اداره نخواهد شد . بايد منتظر باشيم كه پرتفوي اين شركت كهنسال بازار از پشمبافي توس و پيچك و كارتن پارس و … به سوي « آنچه بهمن صلاح بداند » ( نگاه كنيم به پرتفوي وبهمن ) سوق يابد و آنگاه احتمالا سرمايه گذاري ملي را با حركات ، رفتار ، روند سود و P/E جديد نخواهيم شناخت .يك مژده هم دارم و آن اينكه در حد يك شنيده عرض كنم كه منتظر مجمع فوق العاده ونيكي جهت انتخاب اعضاي جديد هيات مديره در فصل پاييز باشيد … اما سخن آخر : اگر اين امكان وجود داشت كه تابلوي تيرماه 84 بورس را اكنون ببينم مطمئن هستم كه از مشاهده بازدهي 200 درصد براي هر سهمي تا آن زمان بسيار حيرت زده خواهم شد . اما فقط يك استثناء وجود دارد : اگر گروه بهمن را با بازدهي 200 درصد نسبت به بهاي كنوني بر تابلو ببينم چندان هم تعجب نخواهم كرد ! جداي از اين حدس بر روي كاغذ تعديل سود سال جاري تا بيش از 2000 ريال و افزايش سرمايه 100 درصدي تا آن زمان قطعا در پيش خواهد بود . در پايان احساس مي كنم وقتش رسيده است كه «خودخواهان سرسخت بازار» با رها كردن فنر سهم خود ، همه را انگشت به دهان كنند . و شايد پر بيراه نباشد اگر تا پايان سال نماد «خبهمن» را در ذهن خود به «طبهمن» تغيير دهيم ! راستي «ط» نماد چه بود آقا كاميار ؟! در پايان اميدوارم از اطاله بيش از اندازه كلام خسته نشده باشيد . تلاشم بر اينست كه در مطالب آينده بهتر موارد تلخيص نمايم . ارادتمند همگي – شهرياري |
Bookmarks |
برچسبها |
گذاري, بهمن, سرمايه |
ابزارهاي موضوع | |
|
|
موضوعات مشابه | ||||
موضوع | آغازگر موضوع | انجمن | پاسخ | آخرین ارسال |
تحولات بازار بورس و ... | Homitrade | بورس تهران | 2822 | June 14th, 2011 22:32 |
بررسى عملكرد شركت هاى... | Homitrade | بورس تهران | 2 | September 8th, 2004 16:38 |