December 20th, 2010, 18:26 | #76 |
Senior Member
|
1
از منظر محیطزیست نیز آزادسازی قیمت حاملهای انرژی قابل تبیین است. انرژی یکی از مهمترین آلایندههاست. زمانی که مصرف افزایش مییابد، محیطزیست بیشتر آلوده میشود. این مسئله بر سلامتی مردم تأثیر میگذارد، و زیربناهای طبیعی کشور را تخریب میکند. به لحاظ این آثار است که در اروپا بر مصرف انرژی مالیات بستهاند، چرا که مصرفکنندگان انرژی لازم است برای تخریب محیطزیست جریمه شوند. (1) به عدم تعادل کلی به وجودآمده، در هیچ رویکردی به جز رویکرد اقتصاد خرد، پاسخ داده نمیشود. ایجاد تعادلهای جزئی در سایر رویکردها، عدم تعادل کلی را به تعادل کامل نمیکشاند. بیشتر اقتصاددانان اصلاح قیمت انرژی در چارچوب اقتصاد خرد را دنبال میکنند، چرا که معتقدند تنها در این روش است که از متن نردبان به سوی بام میرویم: مصرف تصحیح، تولید ترغیب و اقتصاد کارا میشود. آنچه ما از سیاستهای دولت در مییابیم آن است که بیشتر به رویکرد اقتصاد سیاسی مایل است. این شائبه که قبل از انتخابات دولت علاقهمند بود وجوهی را بین مردم توزیع کند، قانون نباید وجود داشته باشد. اما چانهزنی دولت با مجلس که به جای سقف 000ر20 میلیارد تومان قانون هدفمندکردن یارانهها، 000ر40 میلیارد تومان وجوه بین مردم توزیع کند، دوباره بیانگر آن است که تمامی مساعی دولت معطوف به توزیع درآمدهای حاصل از آزادسازی قیمت حاملهای انرژی است. مشکل دولت آن است که پارادایم اقتصادی روشنی ندارد. دولتی که به دنبال اجرای برنامه هدفمندکردن یارانههاست، علیالاصول میباید به اقتصاد رقابتی و مبانی اقتصاد بازار معتقد باشد. دولت فعلی با صراحت اعلام میکند که چنین باوری ندارد. میباید در همه زمینهها به سمت آزادسازی حرکت کند، اما شاهدیم که وزیر بازرگانی آن از چند میلیون مراجعه مأموران دولت برای کنترل قیمتها سخن به میان میآورد. آزادسازی قیمتها به مثابه بخشی از برنامه تعدیل نیازمند به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای فردی است، لیکن حرکتی مبتنی بر این سیاست در عملکرد دولت مشاهده نمیشود. به نظر میرسد که رویکرد برتر در برنامه آزادسازی قیمت حاملهای انرژی، رویکرد اقتصاد خرد است. در این رویکرد، منابع حاصل از فروش حاملهای انرژی دراختیار شرکتهای تولیدکننده آن قرار میگیرد. تولید انرژی تقویت میشود: قسمتی از این انرژی صرف ارضای تقاضای داخلی و بقیه صرف پاسخگویی به تقاضای خارجی میشود. با اخذ مالیات از تولیدکنندگان پردرآمد انرژی، به رفع مشکل کسری بودجه کمک میشود. مازاد منابعی باقی نمیماند که گروههای هدف برای دریافت آن صف بکشند. مصرف تصحیح، تولید ترغیب و اقتصاد کارا میشود. در رویکرد اقتصاد کلان، منابع حاصل از فروش حاملهای انرژی از بازار انرژی خارج میشود، و وارد بودجه دولت میشود. بودجه متوازنتر به کاهش تورم هم کمک میکند. چون مصرف انرژی کم میشود، از واردات آن نیز کاسته میشود، و فشار بر تراز پرداختها نیز کاهش مییابد. به رغم همه این نکات مثبت، چون تولید انرژی تقویت نمیشود، این رویکرد محرک رشد اقتصادی نخواهد شد.
__________________
دیگه چه خبر؟ |
3 تشکر کننده از lastnight19: |
December 20th, 2010, 18:28 | #77 |
Senior Member
|
0
در رویکرد اقتصاد سیاسی که به نظر میرسد رویکرد دولت جاری ایران به مسئله است، منابع جدیدی از فروش حاملهای انرژی ایجاد میشود. اما، سیاستگذار روی بازگشت منابع به شرکتهای تولیدکننده انرژی، برخلاف رویکرد اقتصاد خرد، اصراری ندارد، و همچنین دولت نسبت به عدم تعادلهای اقتصاد کلان نیز حساسیت از خود نشان نمیدهد. تمام منابع در اختیار دولت قرار میگیرد، و از این پس مردم میباید در صف بایستند تا روشن شود که دولت به کدام یک از گروهها پول خواهد داد. همه توجه متوجه برنامهریزی برای توزیع منابع جدید است. دیگر بازتوزیع درآمدهاست که اهمیت دارد. چنین است که دکتر مسعود نیلی، در مقاله 12 آذر 1388 میپرسد، «سؤال اساسی این است که چرا دولتی که بارها مخالفت خود را با اقتصاد آزاد اعلام کرده است، و اقتصاد آزاد را با برچسب غربی و سرمایهداری به بیعدالتی متهم میکند، میخواهد در پروژهای تاریخی به آزادسازی یکی از حساسترین قیمتها، یعنی قیمت حاملهای انرژی بپردازد. اقدامی که بیشتر در مسیر آزادسازی اقتصاد و در چارچوب اقتصاد آزاد معنا و مفهوم دارد.» تنها طرح این مسئله که دولت فعلی فقط از چارچوب اقتصاد سیاسی به مسئله میپردازد، میتواند پاسخی ناقص به پرسش این اقتصاددان برجسته باشد. البته، آزادسازی قیمت حاملهای انرژی تنها عامل عدم تعادل در اقتصاد ایران نیست. در کنار این آزادسازی، قیمت پول و نیز قیمت ارز هم باید آزاد شود. افزایش قیمت حاملهای انرژی به افزایش تورم میانجامد، و فشار برای افزایش قیمت پول، فشار برای افزایش قیمت ارز را به دنبال دارد. توضیح این مسئله چندان دشوار نیست که این سه آزادسازی لازم و ملزوم یکدیگرند. اصرار دولت بر تثبیت قیمت ریال ونیز ارز به تعدیل اقتصادی نمیانجامد، و اقتصاد را تخریب میکند. این اصرار مشکل را جفت و جلا میدهد، ریش و گیس را به هم میبافد، و چاره درد نیست. همه میدانند که قیمت ارز سالهای طولانی است که به طور تصنعی پایین است، و با تورم ریال تعدیل نشده است. با چنین نرخ نازل دلار، کاهش بیشتر صادرات و افزایش روزافزون واردات که به تضیف تراز تجاری میانجامد، در راه است. سهم 7 درصدی صادرات غیرنفتی از تولید ناخالص داخلی (وزیر بازرگانی، 27/7/88) کاهش بیشتری خواهد یافت. با این قیمت ارز، صادرکنندهای که 8 سال قبل 60% سود میکرده است، حتی اگر سالانه 5/2 درصد رشد در مقدار فروش داشته باشد، به دلیل افزایش هزینه های ریالی، و بالانرفتن متناسب قیمت دلار، امروز با زیان مواجه میشود. با این دلار ارزان، آب بطریشده، سینک، دیوار پیشساخته، تیرآهن، مبلمان و لوازم اداری هم وارد میشود. حتی دور از ذهن نیست که در سال 1389، با دلار حدود 000ر1 تومان، مواد پتروشیمی نیز وارد کشور شود. نرخ پایین ارز شرکتها نه تنها ما را به واردکنندگان محصولات کشاورزی از قبیل سیب، سیر، مرکبات، و برنج تبدیل کرده است، بلکه حتی محصولات صنعتیای که 60 سال قبل در کشور تولید میشد، اکنون به محصولات وارداتی تبدیل شده است. با این قیمت دلار، نه تنها صرف میکند که کارگر افغانی در ایران کار کند، بلکه اگر اوضاع سیاسی اجازه میداد، حتی کارگران آلمانی و امریکایی نیز آماده بودند تا در کشور ما کار کنند. در واقع، با این قیمت دلار، تولید آنقدر غیررقابتی شده که صرف نمیکند کالایی در داخل کشور از صفر تولید شود، و به همین دلیل هم تولیدکنندگان به نوعی مونتاژکار بدل شدهاند (پویا دبیری مهر، رئیس خانه صنعت و معدن کشور، 15 آذر 1388).
__________________
دیگه چه خبر؟ آخرین ويرايش توسط lastnight19 در December 20th, 2010 و ساعت 18:31 |
4 تشکر کننده از lastnight19: |
December 20th, 2010, 18:31 | #78 |
Senior Member
|
0
سابقه جهانی بیانگر آن است که واقعیکردن قیمتها در ایران نیازمند عوامل چندگانهای است: (1) توجیه گسترده افکار عمومی؛ (2) هماهنگی ارگانها و نهادهای دولتی؛ (3) بهبود مناسبات بینالمللی و (4) پیادهسازی برنامه فقرزدایی. هیچ یک از این پیشزمینهها، آماده نیست. توجیه گسترده افکار عمومی انجام نشده است. رسانه ملی و روزنامههای دولتی و ملی به تشریح ضرورتهای واقعیکردن قیمتها نپرداختهاند. در شرایط جاری که سرمایه اجتماعی بسیار پایین است، حتی توضیح گسترده رسانهها نیز در میان مردم ضرورت امر را به باور عمومی بدل نمیکند. در شرایط دشوار سیاسی جاری، همه ارگانها و نهادهای حکومت برای اجرای این برنامه هماهنگ نیستند؛ حتی میتوان گفت که بسیار ناهماهنگاند. فراموش نکنیم در کشورهایی که همه عناصر حکومت با صدای واحد از چنین برنامههای دشواری حمایت کردهاند، باز هم آزادسازی قیمتها به شورشهای خیابانی انجامیده است. بنابراین، این زمینه نیز برای اجرای برنامه واقعیکردن قیمتها فراهم نیست. اجرای آزادسازی قیمتها، به ویژه اگر بخواهیم بسته کامل آن را به اجرا درآوریم، و آزادسازی قیمت حاملهای انرژی را با آزادسازی قیمت ریال و ارز همراه کنیم، نیازمند پیادهسازی برنامه فقرزدایی است. چنین اقدامی برای بهویژه طبقات کمدرآمد قابلتحمل نخواهد بود. توزیع درآمدها از طریق توزیع یارانهها و روشهای دیگر کفایت نمیکند. باید خط فقر را در نظر داشت و به شدت از کسانی که زیر آن خط قرار میگیرند، حمایت کرد. میباید برنامه فقرزدایی گستردهای را به مرحله اجرا درآورد. چنین پیشزمینهای نیز آماده نشده است. و بالاخره، زهر آزادسازی و واقعیکردن قیمتها را که در کوتاهمدت فشار طاقتفرسایی بر مردم وارد میکند، میتوان تا حدودی با سرمایهگذاری خارجی گرفت، و این نیازمند بهبود مناسبات بینالمللی ایران است. در شرایطی که دنیا بر ایران سخت گرفته است، اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی بر مردم سخت خواهد گرفت. بنابراین، روشن است که پیشزمینه دیگری هم برای اجرای طرح واقعیکردن قیمتها غایب است: مناسبات جاری بینالمللی ایران برای این اقدام مناسب نیست. عمده اقتصاددانان ایران ضرورت واقعیکردن قیمتها را دریافتهاند. میدانند که این امر به اصلاح قیمتهای نسبی، علامتدهی بهتر قیمتها، و شفافیت بیشتر قیمتها در بازار میانجامد که نهایتاً باعث کارایی تخصیص منابع میشوند. میدانند که رقابت و کارایی بیشتر حاصل کار است. اما، در شرایطی که پارادایم اقتصادی دولت روشن نیست، هماهنگی ارگانهای دولتی زیر سؤال است، مناسبات بینالمللی خدشهدار است، سرمایه اجتماعی به سطح نازلی سقوط کرده است، تنشهای بعد از انتخاب فضای سیاسی را آلوده است، افکار عمومی آمادگی ندارد، و طبقه ضعیف تحمل ندارد، چه اصرار به اجرای برنامههای تعدیل اقتصادی و از جمله هدفمندکردن یارانههاست. خانه پرشیشه را سنگی بس است. شاید اصرار دولت به اجرای این برنامه در این مقطع و بدون ایجاد پیشزمینههای ضروری یادشده به شرایط فعلی نظام یارانهها برمیگردد که در آن تداوم وضعیت جاری غیرممکن شده است. اصلاح قیمتها میباید در طی 20 سال گذشته انجام میشد تا اجرای آن امروز چنین فوریت نمییافت. اگر این اصلاح 10 سال قبل انجام میشد، هزینههای آن به مراتب کمتر میشد. به نظر میرسد که دولت فعلی مصمم است این برنامه را به اجرا درآورد، زیرا دیگر منابعی برای تداوم پرداخت یارانهها وجود ندارد. همانطور که شکلگیری مدارس غیرانتفاعی در زمانی که 280 نوزاد در ساعت متولد میشود، و دولت توان ساخت یک مدرسه در هر ساعت را نداشت، به دولتهای قبلی تحمیل شد، و همچنین در زمانی که در پایان جنگ دولت دیگر ارزی نداشت که عرضهکند، قیمت ارز از 80 ریال به ناچار به 800 ریال افزایش داده شد، و این افزایش به دولت تحمیل شد، به نظر میرسد که آزادسازی قیمت یارانهها نیز به دولت فعلی در این برهه زمانی تحمیل میشود، و دولت دیگر منابعی برای پرداخت یارانهها ندارد. یعنی، این اقدام حاصل بررسی جامعی از موضوع نیست، بلکه از روی ناچاری و کسری بودجه به دولت تحمیل شده است. با این همه، و با توجه به حساسیت شرایط جاری، دولت مجبور نیست به آزادسازی در این روزها اقدام کند. هرچند همه میدانیم هر روز که واقعیسازی قیمتها به تأخیر افتد، هزینههای بیشتری به کشور تحمیل میشود، اما به نظر میرسد اجرای آن در این روزها، همراه با هزینههای مکان و ریسکهای غیرقابل پیشبینی است که تعویق حداقل چند ماهه را قابلتوجیه میکند. فارغ از موضع آنان در قبال دولت فعلی، کم نیستند کارشناسانی که معتقدند اکنون که به هر دلیل دولت در پی اجرای برنامه هدفمندکردن یارانههاست، و مجلس نیز از این طرح حمایت میکند، و اراده سیاسی نیز برای اجرا پشت طرح است، میباید از آن حمایت کرد تا هزینههای بیشتری از مجرای پرداخت یارانهها به کشور تحمیل نشود. موضع نویسنده این سطور چنین نیست، چرا که پیشبینی این جانب آن است که برنامه هدفمندکردن یارانهها در شرایط فعلی به اجرا در نمیآید. اگر این برنامه به هر قیمت اجرایی میشد، بازهم مصائب اجرای آن قابلتحمل میبود. اما، پیشبینی این است که این برنامه اجرا نشود. یعنی، با اولین مخالفتها با اجرای آن، برای دولتی که ناچار نیست این تعدیل را امروز انجام دهد، و هنوز حدود 100 میلیارد دلار ارز نزد بانک مرکزی دارد که میتواند آن وجوه را قرض گیرد و نیز حدود 70 میلیارد دلار در سال 1389 درآمد ارزی حاصل از نفت خواهد داشت که به اتکای آنها به سیاستهای ناکارآمد گذشته ادامه دهد، اجرای طرح متوقف میشود. نگاهی به موضع عقبنشینی دولت در امر ساده خوشهبندی خانوارها خود گویای این مسئله است. واقعیت این است که دولت فعلی هیچ برنامه استراتژیک برای هدفمندکردن یارانهها ندارد. در مورد جزئیات نیز برنامهای تفصیلی ندارد. معلوم نیست چگونه میخواهد وجوه درآمدی را توزیع کند. در لایحه بودجه فقط میگوید که به جای 000ر20 میلیارد تومان، به دنبال کسب 000ر40 میلیارد تومان درآمد است. بحث دیگری در بودجه از این مقوله نمیکند. دولت صرفاً از دیدگاه توزیع این وجوه به موضوع علاقهمند است. تمام عواقب اجرای برنامه هدفمندکردن یارانهها را نمیداند. به همان سادگی که به مشکل سیاسی فعلی کشور دامن زده شده، از مجرای اقتصاد، با اجرای برنامه هدفمندکردن یارانهها، مشکلات بزرگتر اجتماعی و سیاسی میتواند ایجاد شود. چنین دولتی که فاقد نیروهای کارشناسی در بدنه دیوانسالاری خود نیز هست، به محض بروز اولین مقاومتهای اجتماعی، عقبگرد خواهد کرد، و آن زمان است که ممکن است برنامه ضروری هدفمندکردن یارانهها به جای چند ماه یا یکسال، دهسال به عقب بیفتد و اقتصاد ایران در مدار تخریب و ناکارآمدی عظیمتری قرار گیرد.
__________________
دیگه چه خبر؟ |
6 تشکر کننده از lastnight19: |
December 20th, 2010, 18:33 | #79 |
Senior Member
|
0
بنابراین، کسی که بیش از دو دهه است، به پیروی از نقطهنظر اقتصادانان ایران، مخالف فاصلهگرفتن قیمتهای کنترلشده از قیمتهای واقعی بوده است، و بر ضرورت اصلاح این شکافهای قیمت اصرار داشته است، نمیتواند مخالف واقعیسازی نظام قیمتی کشور باشد. ترس از عقبنشینی دولت و به فراموشی سپردهشدن برنامه هدفمندکردن یارانههاست که صاحب این قلم را ناچار کرده است خطر اجرای طرح در این شرایط نامتعادل را گوشزد کند. واقعیسازی قیمتها نباید به اصلاح قیمت حاملهای انرژی محدود شود. همراه این تعدیل، آزادسازی قیمت ارز و ریال ضرورت دارد. البته، در شرایط فعلی که کشور حتی برای اصلاح یکی از این قیمتها بسترسازی نکرده است، صحبت از تعدیل همه قیمتها نمیتواند برنامه روز باشد. برای آن جراحی بزرگ، میباید مناسبات بینالمللی ایران بهبود یابد، و برنامه فقرزدایی عمدهای که معطوف به یاریرساندن به اقشار کمدرآمد کشور است همزمان اجرایی شود. چنین بسته جامعی طی برنامهای جامع و با آمادهسازی بسترهای یادشده میباید در فرصت مناسب به اجرا درآید. با این همه، اگر مقرر باشد به هر دلیل رفع عدمتعادل کلی مدنظر نباشد، و صرفاً واقعیسازی یکی از سه قیمت یادشده در کانون توجه باشد، فازبندی صحیح موضوع ایجاب میکند که تعیین قیمت مناسب برای نرخ ارز مقدم بر آزادسازی نرخ حاملهای انرژی باشد. افزایش قیمت ارز متناسب با نرخهای تورمی (یک سال اخیر) اقتصاد ایران را به حرکت درمیآورد، و صنایع داخلی را زنده میکند. تولید بسیاری از کالاها دیگر صرف خواهد کرد (به ویژه اینکه قیمت حاملهای انرژی پایین است)، ادامه کار برای کارگران خارجی کمتر به صرفه خواهد بود، صادرات رونق خواهد گرفت، از شدت واردات کاسته خواهد شد، و اشتغال بیشتر در دسترس خواهد بود. بیشک تورم پاشنه آشیل چنین جراحیای از اقتصاد است. اما در مجموع، چنین فازبندیای صحیحتر از آزادسازی قیمت حاملهای ارزی خواهد بود. این موضوعی است که در مقالهای مستقل به آن خواهیم پرداخت. اعتقاد اینجانب از حدود چهار سال قبل که دولت نهم مدعی اجرای برنامه هدفمندکردن یارانهها شد، آن بوده که دولت چنین کاری را نخواهد کرد. امروز نیز که برای چنین تعدیلی قانون داریم، و مجلس و دولت و اراده سیاسی دایر بر اجرای آن است، پیشبینی اینجانب آن است که برنامه هدفمندکردن یارانهها که ضرورتی قانونی هم هست، به اجرا درنخواهد آمد. در این زمینه، دولت هرگز تلاش نکرد طرحهای بدیل و از جمله طرح تشکیل صندوق نفت و گاز را که توسط پارهای از اقتصاددانان قبل ازانتخابات مطرح شد، مورد بررسی قرار دهد. -------------------------------------------------------------------------------- 1. چهار رویکرد بالا عیناً برگرفته از مقاله استاد دکتر مسعود نیلی است. ر.ک. به مقاله زیر: « بررسی یارانه نقدی در گفتوگو با دکتر مسعود نیلی،» چهارشنبه 12 آذرماه 1388، صنعت و توسعه *این متن از نوار سخنرانی آقای دکتر عبدهتبریزی که در سالن الغدیر دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سمینار «فرصتها و چالشهای بازار سرمایه پس از اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها» در تاریخ 12/12/1388 ایراد شده است، پیاده و توسط سخنران ویرایش شده است.
__________________
دیگه چه خبر؟ |
5 تشکر کننده از lastnight19: |
December 20th, 2010, 20:49 | #80 |
Senior Member
|
8
امیدوارم طرح فقط تو اب وبرق و گاز خلاصه نشه دولت یه تکونی به خودش بده دو شغله ها رو تک شغله کنه یه نظارتی به دستگاههای دولتی بکنه و برای اینکه یه عده رو با خودش همراه کنه و هم عقیده حق عده دیگری رو ضایع نکنه واقعا خیلی بی انصافیه طرف با اینکه شغل رسمی داره و از تمام مزایای دولتی بهترین استفاده رو میکنه ولی بازم قانع نیست پی نوشت قابل توجه باندهای مخوف منفیایی یه طرف ایبیها و سیگنال فروشها و... به پستهای مخالف خودشون منفی میدن اینجا هم احتمالا دو شغله های سایت یه باند مخوف منفیایی درست میکنن و اینو میحذفن آخرین ويرايش توسط m.rezaee در December 20th, 2010 و ساعت 20:56 |
December 20th, 2010, 21:09 | #81 | ||
Senior Member
|
-1
نقل قول:
نقل قول:
خوب آخه کجای دنیا می آد یه مقام مرتفع اعلام صعود قیمت پله کانی می کنه بعد هم می گه هر کی بکنه خیلی بده و دعواش می کنیم خوب مگه این مملکت کم احتکار کننده داره فقط کلیشونو به اسم می شناسم که سر دوتا حرکت اینجوری از فرش به عرش اعلا رسیدن. در کل این استرسی که الان در این جهت به مردم داره وارد می شه از همه چیز بدتره. چون هنوز نمی شه پیش بینی کرد که ته داستان چی می شه: شاید اولش همه راضی باشن بعد از یه مدت بدشون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت تکان دهنده صورت گرفته شاید اولش همه ناراضی باشن بعد از یه مدت خوششون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت کاملاً ضرر زننده به کشور صورت گرفته شاید اولش همه راضی باشن بعد از یه مدت بدشون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت کاملاً ضرر زننده به کشور صورت گرفته شاید اولش همه ناراضی باشن بعد از یه مدت خوششون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت تکان دهنده صورت گرفته . . . در کل طرح طرح خوبی است اما در اجرا باید سنجید که چگونه انجام شده. |
||
December 20th, 2010, 22:05 | #82 |
Senior Member
تاريخ عضويت: Aug 2007
ارسالها: 449
تشکر: 3,701
تشکر از ايشان: 1,317 بار در 470 پست
|
0
رها سازي قيمتها ازادي قيمتها پرواز قيمتها حيف از اسم طرح مطالعه صورت گرفته اما در چه موضوعي در چه جهتي ؟؟ در جهت كنترل مردم يگان وي....ژه جلوگيري از اشوب اعد
__________________
موفق باشید |
8 تشکر کننده از majid_k: |
December 20th, 2010, 23:47 | #83 |
Senior Member
|
2
|
December 21st, 2010, 01:00 | #84 | |
Senior Member
|
2
نقل قول:
سلام والله چی بکم،فعلا از هر چی بگذریم جو روانی که ایجاد شده از همه چیز بدتر هست. ولی چون سعی میکنم تو زندگیم منصف باشم(البته اگر بتونم)خود به خود تعداد لامپ های روشن خانه کم شده،برای خرید ضروری و دور از خانه ماشین بیرون میبرم،سعی میکنم نان رو فریز کنم و دور نریزم،نمیزارم تو خانه برنج اضافی پخته بشه،اگر بشه میبرم فردا ظهر تو دفترم میخورم!!خلاصه ی اینها یعنی اینکه شدیدا حواسم جمع شده این 1-2 روز!!! شاید حالا چندان هم نیاز نداشته باشم به اینها ولی خوب میخوام خودم رو وقف بدم با دوران پیش رو،و امید به موفقیت طرح دارم،باید اینکار میشد،حالا چه جوریش بحث هست،ولی باید میشد. من قد چهارتا کتابی که خوندم در ضمینه ی اقتصاد و هر مقاله و چیزی که تابحال یاد گرفتم،میگم باید میشد.ولی چه جوریش رو من اینکارش نیستم نظر بدم.انشاالله که خوب بشه(کلا آدم مثبت گرایی هستم) در مورد اینکه میخوان از تولید کننده حمایت کنند،راستش شاید درست نباشه گفتن این چیز،ولی ما یک کارخونه ی اتوکلاو سازی داریم(دستگاه پزشگی)و یکی هم گیگ و .......تو اولیش که رسما با تحریم ها و ال سی های باز نشده و .....اوضاع فقط گلاب به روح هست. اما در مورد موارد خوراکی شدیدا گیر دادن به همه ی واحد های تولید مواد غذایی که ما آره ما حمایت میکنیم و این حرفها،ولی چیزی که من فکر میکنم اینه که فکر کنم کاری که میکنند نهایت آرد با نرخ دولتی میدن ولی با سهمیه بندی ،یعنی مثلا ما هیچ وقت نمیتونیم تولیدمون رو در روز فلان مقدار افزایش بدیم ،مگر اینکه آرد آزاد و شکر و.... بخریم. اگر هم بخوایم بکشیم رو محصول ،میگن به اندازه ی کافی بهتون دادیم و سودتون رو کردید.بس تون هست. ولی همه ی اینها هیچی ،رسما من نمیدونم چه بلایی سر کارگرهامون میاد،به خصوص کارگرهای خانممون!!!
__________________
وقت آن آمد خود بر خویش سالاری کنیم © |
|
December 21st, 2010, 01:09 | #85 |
Senior Member
تاريخ عضويت: Jul 2006
محل سكونت: ايران سبز
ارسالها: 742
تشکر: 1,348
تشکر از ايشان: 2,399 بار در 851 پست
|
7
فقط تا قفل نشده... قبلا بی هدف میکردن از این به بعد هدفمند .....
__________________
سال بدی بود اما من و تو بد نبودیم |
December 21st, 2010, 01:25 | #86 |
Senior Member
تاريخ عضويت: Jul 2006
ارسالها: 482
تشکر: 1,304
تشکر از ايشان: 2,237 بار در 506 پست
|
3
حالا اقتصاد ایران نه موتور داره (خصوصی سازی) نه شاسی داره (سرمایه گزاری) نه بدنه داره (نیروی کار پر انگیزه و توانا) این آقایون به فکر رنگ و لعابشن (کلمات دهان پر کن و عامه فریب قیمتهای جهانی!!) خانه از پای بست ویران است/ خواجه به فکر نقش ایوان است
__________________
مراقب باش قدرت اندیشیدن را از تو نگیرند. |
December 21st, 2010, 10:23 | #87 |
Senior Member
تاريخ عضويت: Nov 2009
ارسالها: 135
تشکر: 457
تشکر از ايشان: 260 بار در 92 پست
|
0
به قول خود شون اقا زاده ها تمام پول مملکت را بردن تو امارات سر ما یه گذاری کردن. 12000 هزار شر کت ایرانی در امارات. هر کجا را تو امارات سوال می کنی می گن مال یه ایرانیه . |
December 21st, 2010, 10:53 | #88 |
Senior Member
تاريخ عضويت: Sep 2006
محل سكونت: تهران
ارسالها: 118
تشکر: 2,609
تشکر از ايشان: 558 بار در 123 پست
|
0
دندان که در دهان نبود خنده بی معناست دکان بی متاع ، چرا وا کند کسی -------------------- خدا کنه این طرح با موفقیت انجام بشه که اگر خدایی ناکرده موفق نشه ، فشار روی قشر فقیر جامعه صد چندان میشه ------------------- پیروز باشید و هدفمند
__________________
[SIGPIC][/SIGPIC] |
December 21st, 2010, 12:06 | #89 |
Senior Member
تاريخ عضويت: Nov 2007
ارسالها: 633
تشکر: 10,912
تشکر از ايشان: 2,134 بار در 596 پست
|
0
اولیش رو من میگم : 1-واحد پرورش سیفیجات گلخانه ای (کلا گلخانه ای ها)که هزینه سوخت مصرفی اش تا دیروز سالیانه 5 میلیون تومان بود حالا میشه:9*5=45 میلیون با احتساب گازوییل 150 تومانی که مسلما تا مین کل سوخت بصورت یارانه ای سخت خواهد بود.
__________________
تنها دنبال راهی باش که با بازار همرا ه شوی آخرین ويرايش توسط ar460ash در December 21st, 2010 و ساعت 12:08 |
9 تشکر کننده از ar460ash: |
December 21st, 2010, 12:14 | #90 |
Senior Member
تاريخ عضويت: Nov 2007
ارسالها: 633
تشکر: 10,912
تشکر از ايشان: 2,134 بار در 596 پست
|
0
نوع نان----------------وزن چانه/گرم-----------------قیمت نان/ریال لواش --------------------- 160 ------------------------- 1000 سنگک--------------------- 650 ------------------------- 4000 تافتون---------------------- 300 ------------------------- 2000 بربری---------------------- 600 ------------------------- 3500 قیمت انواع نان اعلام شد
__________________
تنها دنبال راهی باش که با بازار همرا ه شوی |
8 تشکر کننده از ar460ash: |
Bookmarks |
برچسبها |
یارانه, مردم, اقتصاد, تاثیر, حذف, زندگی, صفر |
|
|