انجمن‌های سرمایه

بازگشت   انجمن‌های سرمایه > درباره سایت سرمایه (About Sarmaye Website) > بورس تهران
راهنما اجتماع اعضاء

Notices

پاسخ
 
ابزارهاي موضوع
قديمي September 13th, 2004, 10:43   #1
Homitrade
Senior Member
 
Homitrade's Avatar
 
تاريخ عضويت: Jul 2004
محل سكونت: Teh
ارسالها: 193
تشکر: 0
تشکر از ايشان: 45 بار در 30 پست
Homitrade (سطح 0)
ارسال پيغام بوسیله Yahoo به Homitrade
0

سلام دوستان.اين تحليل از اقاي شهرياري از تالار بورسه.اميدوارم اوردن اين مطالب در اينجا مفيد باشه.در اخر اين مطلب نظر يكي از خوانندگان تيزببن تالار را مي خوانيم كه جواب اقاي شهرياري را هم اوردم.يك خواهش ديگري هم دارم.براي همبستگي مطالب در مورد بوعلي در اين تاپيك مطلب بنويسيد.با تشكر همايون
. قبل از شروع صميمانه استدعا دارم با مطالعه مطلب ((در پرانتز)) ، مفاد آنرا در نظر داشته باشيم…
سرمايه گذاري بوعلي :«حاميان تفكرات سوخته !»

اگر خاطرتان باشد در قسمت اول اين مجموعه از «سلايق » مديران به عنوان فاكتوري مهم در روند رفتار يك سهم يا يك مجموعه ياد كرديم و ياد آور شديم كه اين سلايق هميشه هم با منطق ما يا حتي منطق كلي سازگار نيستند و ممكن است تحت تأثير افراطي نوعي طرز تفكر خاص قرار گيرند .در اين قسمت مانمونه اي از «مديريت با سلايق خاص »را در مجموعه اي بنام بوعلي بررسي خواهيم كرد .

شركتي كه با 7 نفر دست اندركار اصلي ، تقريباً هيئت مديره و نماينده بورس آن تنها پرسنل آن هستند . جالب اينكه اين مجموعه بسيار كوچك يكي از فعال ترين معامله گران روزانه بازار است و اين نكته اي است كه مي توان آنرا از زبان كارگزاران بازار و حتي گزارشات ادواري خود شركت استنباط نمود . بوعلي تقريباً تمام روزها در بازار حضور دارد و الحق و الانصاف وظيفه بازار گرداني و بازار سازي را كه از وظايف وجداني ! حقوقي هاي بزرگ است (واكثراً فراموش مي شود ) را در حد توان خود به خوبي انجام مي دهد . حتي يادم است چند وقت پيش سهام ريخته گري تراكتور و سكرمان را از روي ميز جمع آوري مي كرد تا وظيفه وجداني خود را در حمايت از زيرمجموعه ها (و شايد هم حمايت از سهامدار جزء!) به نحو احسن بجا آورد !

اما صبر كنيد… !گويا يك جاي كار در مورد اين بچه خوب بازار مي لنگد و شايد «حمايت از تفكرات سوخته » عبارتي مناسب در وصف حال مشكل بوعلي و بازيگرانش باشد .خوب موارد را جز به جز با هم بررسي مي كنيم :

1 – آغازي شگفت انگيز … و نتايجي كه بايد مي گرفتيم :

حتماً بسياري دوستان ورود سهام بوعلي به بازار را در آذرماه 82 به ياد دارند استقبال از اين سهم به حدي بود كه در دومين روز عرضه ، معاملات به خاطر عرضه بوعلي در اقدامي بي سابقه تا ساعت يك بعدازظهر ادامه يافت و سازمان اقتصادي كوثر در همان روز 40 ميليون سهم بوعلي !! را از طريق 17 كارگزار ! به فروش رسانيد . مديران ارشد كوثر هدف از اين ابتكار را حمايت از خريداران جز اعلام نمودند كه البته بعدها مشخص گرديد كه گويا يكي از شگردهاي بوعلي همين است و از طريق معاملات با كارگزاران متعدد عملاً رديابي حركات خود را بسيار دشوار مي نمايد . مالك عمده بوعلي در زمان عرضه اوليه سازمان كوثر اصالتاً و وكالتاً ( سازمان اقتصادي كوثر – توسعه معادن كوثر – شركت تكلم كوثر )با مالكيت صددرصد بود .

اما در صدهاي مالكيت درست يك هفته بعد در تاريخ مجمع : سازمان كوثر اصالتاً و وكالتاً 90.1 درصد – سرمايه گذاري تدبير 0.25درصد – بانك اقتصاد نوين 0.3 درصد – فرهنگيان غدير 0.3درصد - تأمين اجتماعي 0.3درصد – انبوهي از نمادهاي حقيقي و حقوقي كوچك 8.7 درصد

خوب همانطور كه مشاهده ميفرماييد بوعلي در اقدامي بيسابقه در عرض يك هفته 10درصد سهام خود را به بازار فروخت و مديران بوعلي در اظهار نظرهايي در آن زمان هدف از اين اقدام را فراغت از دغدغه هاي « قيمت سازي» و نيز «سيراب كردن بازار و جلوگيري از رشد بي رويه قيمت » عنوان كردند .
اما نكته مهمي دقيقا در اينجا وجود دارد و آن اينكه زمان نشان داد كه اين نوع تفكر «جلوگيري» در نهايت به شكلي افراطي در مورد اين سهم به كار گرفته شد و عملا منجر به به راه افتادن نوعي بازي بازنده توسط بازيگران بوعلي گرديد كه در همين بحث بدان اشاره خواهد رفت .

2 – NAV و ديگر هيچ …

همانطور كه ميدانيد NAV به عنوان معياري نسبي براي ارزشيابي سهام شركتهاي سرمايه گذاري ابزاري موثر و شناخته شده است و از تقسيم مجموع ارزش روز داراييهاي سهام شركت بر تعداد سهام آن بدست مي آيد كه براي بوعلي اين رقم هم اكنون در حدود 2400 ريال تخمين زده مي شود .
خوب اما روند بازي در بورس طهران بويژه از زمان آغاز رشد سحرآميز شاخص مالي در سال گذشته نشان داد كه اين عامل براي ارزشيابي سهام شركتهاي سرمايه گذاري تنها عامل موثر نيست چرا كه محاسبه آن به سبب پيچيدگيهاي رايج در بورس تهران اغلب با برآوردها و تخمين هاي مضاعف ناشي از برآورد قيمت هاي آتي شركتهاي سرمايه پذيرو همچنين دخالت روند سود شركت نيز وارد شدن بحث P/E به اين مقوله عملاً كمتر قابل اتكاست . از اين رو امروز شاهد عدم همخواني اين نسبت با غالب شركتهاي سرمايه گذاري بورسي مي باشيم ، كه البته در رنج متناسبي با نظر گرفتن اعتماد خرد جمعي بازار به اين مهم قابل اتكاست .

اما 7 تفنگدار بوعلي با اصرار مي گويند كه سهم ما مي بايست مطابق « ارزش خود » رفتار كند و حتي ارزشي نيز براي فاكتور روند سود در اين جريان نيز قائل نيستند . تأكيد بيش از اندازه اين مديران بر اين استراتژي موجب شد تا اين سهم را در داغ ترين روزهاي سرمايه گذاري ها كه بوعلي كاملاً مستعد رشد و افزايش قيمت بود مهار نمايند و با عرضه هاي ميليوني عملاً بازي ناخواسته اي راه افتاد كه شايد در نگاه اول حكايت از پيروزي فعالان كوثر داشته باشد اما در بخش «آن روي سكه» وجه ديگري از پيامدهاي اين قضيه مورد اشاره قرار خواهد گرفت .

3- عاشقان سينه چاك «سيمان» و «تجهيزات» :

يك ديدگاه تقريبا محرز در سطح كلان بازارهاي مالي وجود دارد كه مي گويد مديران شركتهاي سرمايه گذاري اگر بخواهند موفق باشند بايد همواره يك قدم از بازار جلوتر باشند .به غدير نگاه مي كنيم روزگاري كه احدي سيمان نمي خريد ، غدير سيمان شرق زيان ده را با تمام جديت مي خريد كه حتي منجر به كاهش ارزش خود سهم غدير هم شد و روزگاري كه همه سيمان مي خريدند غدير بخشي از شرق و سپاهان را عرضه كرد . در مجمع سال گذشته نيز غدير زيرك تشخيص داد كه بايد پول را براي آينده كجا بخواباند و با تغيير محسوس استراتژي از خودرو و سيمان و حتي واسطه گري مالي به سوي پتروشيمي و صنايع شيميايي چرخش نمود . البته به اعتقاد بنده اتفاقات آينده باز هم دليل قاطعي خواهد بود بر صحت تصميم اخير غدير .
خوب بگذريم ، مقصود اين بود كه تعصب و چسبيدن به يك نوع طرز تفكر براي مهره موفق حتي در سطح ابركلان (مانند غدير) معنا ندارد .
اما در مورد بوعلي … به نظر ميرسد مطالعه پرتفوي اين شركت و همچنين روند تغييرات آن در طول همين چند ماه حضور در بازار موجب حيرت هر فعال بورس تهران مي گردد .
نتيجه گيري را با توجه به 2 مورد زير بعهده شما ميگذارم :


1 –صورت وضعيت پرتفوي فعلي شركت :

سيمان : دورود 2.5 درصد – شاهرود 1درصد – غرب 2 درصد – كرمان 2درصد –سپاهان 1.25 درصد تهران 1.3 درصد – فارس و هگمتان و بجنورد كمتر از 1 درصد .
تجهيزات : ريخته گري تراكتور 19.5 درصد – صدرا – 1.05 درصد – اذراب 5.72 درصد .
روغن نباتي پارس 18 درصد – وبانك 0.5 درصد …


2- نمونه اي كوچك از تحركات شركت در بازار :

الف )ابتداي سال جاري : فروش شرق و سپاهان و خريد مقادير قابل توجهي سيمان شاهرود در قيمت 35000 ريال .
ب ) نمونه اي از حركات ماه اخير :
-فروش سيمان تهران و فارس و خريد صدرا ، سيمان كرمان ، سيمان دورود ، سيمان شاهرود …
- قرار گرفتن در صف فروش سيمان شرق
- فروش وپترو و پترو آبادان

اما چند سوال:

الف-كمي خوش بينانه است اگر فكر كنيم سيمان روزهاي طلايي گذشته را تكرار مي كند . جايي كه صوفيان با پي بر اي يك رقمي خريدار ندارد ، جايي كه از حمايت برخي دست اندركاران مجلس هفتم از رانت سيمان ( به دلايل نامعلوم ! ) اطلاع داريم، جايي كه خبر از تعادل و رسيدن به نقطه موازنه عرضه و تقاضاي اين كالا مي رسد ، جايي كه صادرات به عراق در هاله اي از ابهام جدي است و …
چرا اينقدر كوركورانه به سيمان چسبيده ايد ؟ آيا واقعاً حاضر شدن در نقش «فعالترين بازارگردان فعلي سهام سيمان در بورس تهران » فقط به قصد نشان دادن حسن نيت است يا از نوعي شرطي شدن و تعصب سرچشمه مي گيرد ؟ بازيهاي عجيب هر ماهه و هر روزه با سهام ريز و درشت سيمان كه ثمره آن فقط پرداخت كارمزد است عملاً با چه استراتژي مديريتي انجام مي شود ؟

ب- در مورد خريد هر ماهه و سيستماتيك صدرا شايد ساده لوحانه باشد اگر آنرا تصادفي تلقي كنيم ! در صد مالكيت هر ماه بين 0.05 تا 0.1 درصد افزوده مي شود … واقعا چه چيز منحصر بفردي در صدراي فعلي وجود دارد كه اينقدر با برنامه خود را مكلف به حمايت از آن در هر قيمتي نماييم ؟

ج – بازي آذرآب تا كي ادامه دارد ؟ آيا در اين شركت از درون خالي شده و فاسد چه چيز خاصي وجود دارد كه بخواهيم درصد مالكيت خود را در آن اضافه كنيم ؟ شايعات قصد خريد سهام عمده آذرآب تا 20درصد چه معنايي دارد ؟ وقتي در مجمع فوق العاده آذرآب در مقابل نماينده« وبانك »صحبت از استراحت دادن به اين سهم مي فرماييد ( بالفرض كه با قيمتهاي پايين سهام آنرا از بازار جمع كنيد ) هدف نهايي چيست ؟

البته اين سوالات را نه به قصد جسارت بلكه واقعاً به عنوان سوالات لاينحل ذهني خودم مطرح نمودم .

4- واما …آن روي سكه :

اما مي رسيم به داستان عرضه هاي سنگين بوعلي توسط سازمان كوثر و يك پيش بيني جالب …

استراتژي كوثر را در عرضه هاي سنگين بوعلي مي توان به صورت زير خلاصه نمود :

«برخي معامله گران ، دلالان ، سهام داران حقيقي و يا حقوقي كه با تصور يك شبه ره صد ساله رفتن وارد بازار شده اند ، از ابتدا به منظور دستيابي به يك سود و بازده كوتاه مدت به خريد سهام ( من جمله سهام بوعلي ) دست مي زنند . ما به عنوان مالك عمده نمي توانيم اجازه دهيم كه با تن در دادن به هدف «بزن و برو »ي اين بازيگران ودور كردن سهم از ارزش واقعي و استراتژي هاي شركت عملاً با آنان همسو شويم ، به بازار اين سهم خدشه وارد ساخته و به نوسانات غيرمنتظره تن در دهيم . »

خوب در ظاهر كوثر در برآوردن هدف خود موفق بوده است ، اما نكته جالب در بوعلي روند اي – پي – اس است كه با توجه به رشد صددرصدي از گزارش اوليه امسال به 600 ريال بالغ شده و اخبار غيررسمي از اغلام سود قطعي 650 ريالي در گزارش 12 ماهه خبر مي دهد . اين در حالي است كه فعالان بازار با يك حساب و كتاب سرانگشتي مي توانند به رقم حداقل 1000 ريال براي اي – پي – اس سال آينده دست يابند و حتماً از اساسنامه شركت بر مبناي تقسيم نقدي حداقل 90 درصد سود در مجمع خبر داريم خوب اين انگيزه بهمراه p/e پايين «نگه داشته شده آن» (و شايد موارد پنهان ديگر ) اقلاً براي بعضي از بازيگران بازار كافي بوده تا براي خريد سهام بوعلي راغب باشند .

به موارد زير توجه كنيم :

1 – سرمايه گذاري تدبير بارها به شكل پارتيزاني بويژه در محدوده قيمتي 2700 ريال به خريد سهام بوعلي اقدام كرده است .

2 –در ماه گذشته شركتي با نام سرمايه گذاري مدبر به شكلي علني از طريق كارگزاري خود اقدام به جمع آوري وسيع سهام بوعلي نمود كه رشد 20درصدي اين سهم را نيز باعث شد . مدبر با عرضه هاي ميليوني كوثر عملاً عقب نشست و تا كنون تحرك جديدي نداشته است . ( اينكه مدبر كيست و بازيگر اصلي اش چه كساني هستند و اصلا چطور و چه قصدي متولد شده مطلبي است كه شايد در اين محيط اجازه ذكر آنرا نداشته باشيم …)
3-كارگزاري مسكن در نقطه پيك سهم در محدوده بيش از 3500 ريال چندين تقاضاي ميليوني داشت و حتي در 3630 ريال در نبردي طاقت فرسا در نهايت با عرضه مستقيم كوثر دست و پنجه سختي نرم كرد و پس از اينكه گرد وخاكها فرو نشست مشاهده ميكند كه اينك بيش از 27 ميليون برگ سهم بوعلي را در اختيار دارد.مسكن هم اكنون تحركاتي محدودتر در قيمتهاي محدوده 3000 ريال براي جمع آوري بوعلي دارد .

خوب اما نكته طلايي… درصد مالكيت فعلي كوثر را در سهام بوعلي حدس بزنيد …

درست گفتيد ! حدود 57.5درصد (از طريق نمادهاي سازمان اقتصادي كوثر – معادن كوثر – تكلم كوثر … )و اين دقيقاً آن روي سكه است .
حالا ديگر سلاح كوثر صرفنظر از بلوف هاي هميشگي از قبيل «هر چقدر بخواهيد ميدهيم ! » عملا تنها حدود سي ميليون برگه سهم است .روند معاملات اين روزهاي بوعلي در نوع خود ملغمه اي بي نظير است .يك روز كوثر ميخرد ،ميبيند صف تشكيل ميشود فردايش خودش مي فروشد تازه ميفهمد به مسكن داده … از طرفي مدبر هم كه اكنون 25 ميليون بوعلي دارد به نظر نمي آيد به سادگي ول كن قضيه باشد … اضافه كنيد بر هم زدن معادلات معاملات روزانه را توسط حقيقيها و حقوقي هاي كوچك … ( راستي اقدام به خريد كوثر از سهم خود كه تا به حال بي سابقه بوده است نشانه چيست ؟!)

و اين گونه است كه شواهد نشان ميدهد خواب آسوده دكتر سعدي و ياران چند صباحي ديگر احتمالا به شدت آشفته خواهد گشت و آن زماني است كه نبردگران آنسوي كارزار كه مدتهاست به انتظار اين لحظه نشسته بودند به كوثر نشان دهند كه حمايت از معادلات مكانيكي بورسهاي جهاني و نيز حمايت تعصب آميز از سلايق خاص شايد در بورس طهران بعضي اوقات گران تمام شود .
و آنگاه اگر شاهد رقمي در حدود 4500 ريال در پايان آذر ماه در شب برگزاري مجمع براي هر سهم بوعلي روي تابلو باشيم ، اين براي من بدين معني است كه حاميان تفكرات سوخته با همه تلاشهاي خود در نهايت در حال تكان دادن پرچمهاي سفيد هستند …
----------------------------------------------------------------------
سهند
چند نكته را كه بنظر من در مورد بوعلي رسيد گفتم اينجا بگم البته من خودم الان بوعلي ندارم ولي شايد خريدم:
اول يك نكته ارزش پرتفوي بوعلي 240 تومان و سود آن 60 تومان است كه جمعا مي شود 300 تومان كه برابر قيمت سهم در بازار است دقيقا. بنابراين يكي از كم ريسكترين شركتهاي سرمايه گذاري است. به همين دليل در شرايط بحراني بازار سهم خوبي بنظر مي رسد. نكته جالبي كه در پيش بينيهاي شركت خود نمايي مي كند پيش بيني 85 ٪ درصد سود از محل فروش سهام يعني بورس بازي است و تنها 15 درصد ناشي از سود حاصل از سرمايه گذاري يعني سود نقدي شركتهاي پرتفوي است. ازين جهت مي گويم بورس بازي كه شركت نمي آيد مانند وبانك علنا اعلام كند كه فلان سهم را مي خواهيم بفروشيم و ازآن سهم خارج شود.

حال دو مورد كه در مطلب شما براي من سوال ايجاد كرد : شما فرموديد حاميان تفكراتي سوخته و مديران آن بر روي سهام سيماني وصدرا و .. تعصب دارند وآنها را در پرتفوي خود نگه مي دارند.
نمي خواهم بگويم حتما اينطور نيست ولي اين احتمال هم وجود دارد كه انطور كه در مثال زير مي گويم باشد.

مثال : اگر من شخصا مي خواستم در دوماه پيش مانند شركت سرمايه گذاري گزارش پرتفوي ارايه دهم سهام من شامل اينها مي شد مرتب 20٪! صدرا 20٪ رنا 20٪ سيمان تهران 20٪ و دارو جابر 20٪ من اينها را نزديك يكسال است كه نگاه داشته ام و در نتيجه در تمام گزارشهاي قبلي در يكسال گذشته بدون تغيير وجود دارند . هر كس آن را مي بيند مي گويد عجب پرتفوي آشغالي ! ولي ايا اين همه مطلب است؟ مسلما خير! كل ارزش آنها 5٪ سرمايه من در بورس است. يعني 5 ٪ درصد پرتفوي من ثابت بوده است . و 95 ٪ آن را بورس بازي مي كنم. من وقتي اول ماه گزارش را تهيه كرده ام سهم ديگري نداشته ام و بيشتر پولم نقد بوده ولي چند روز بعد مثلا وپترو خريدم 400 آخر ماه همه آن را فروختم 1000
و اين موضوع را اگر نخواهم در سهام تحصيل شده و .. بنويسم كسي نمي فهمد در حاليكه بيشتر سود من ازين راه است . شايد اين مساله در بوعلي هم صدق كند. بوعلي يك عده سهام ثابت كه آينده بلند مدت خوبي دارند را در پرتفوي خود نگاه داشته و با وامها يا منابع آزاد كوتاه مدت خود اقدام به بورس بازي مي كند. درنتيجه ما آن را در پرتفوي بوعلي نمي بينيم و فقط سود را كه 85 ٪ ازين راه ايجاد شده مشاهده مي كنيم.

مورد دوم اينكه فرموديد سهام كوثر به 50 درصد نزديك شده و ممكن است ديگر نتواند جلوي رشد قيمت و عطش بازار را بگيرد. باز يك مثال
من مي روم يك شركت مي زنم و 100 ميليون تومان سهام مي خرم فردا يكي كه به من خيلي اعتماد دارد و مي داند كه من مي توانم اين 100 ميليون را ظرف مدت كوتاهي دوبرابر كنم مي آيد و مي گويد سهام شركت را 150 ميليون مي خرد به هواي اينكه ظرف مدت كوتاهي ارزش پرتفوي مي شود 200 و 50 ميليون سود مي كند. من شخصا تمام سهام شركت را اگر وي متقاضي باشد و ببينم سهام پرتفوي اگر ثابت نگاه داشته شود بيش از 140 نمي شود در همان مدت ثابت همه آن را مي فروشم و از شركت مي ايم بيرون و با پولش يك شركت ديگر مي زنم. به همين راحتي!
حال مي خواهم بگويم كوثر آيا ممكن نيست اينگونه رفتار كند. يعني پيش بيني ارزش پرتفوي طي سه ماه آينده مثلا 270 است و 60 تومان هم سود مي شود 330 .حال امروز يك متقاضي پيدا شده كه مي خواهد سهام شركت را بخرد 370 خوب من جاي كوثر بودم تمام سهام را مي فروختم ويك شركت ديگر تاسيس مي كردم و همان پرتفوي قبلي را دوباره ايجاد مي كردم!

كلا من خودم با نظر شما بيشتر موافقم تا مطالب بالا و تنها مي خواستم بگم اين احتمالات هر چند ضعيف مي تواند رخ دهد و آنها را هم بايد مد نظر داشت
-----------------------------------------------------------------------------------
شروين شهرياري

سهند تيزبين

در مورد بورس بازي بوعلي واقعا موردي است كه نظريه بسيار جالب و از قلم افتاده را مطرح فرموديد كه با توجه حضور هر روزه بوعلي در بازار و كارگزاران متعدد وي احتمالا به نحو پررنگتري بايد مورد تامل قرار گيرد .البته شخصا به نظرم ميرسد كه كسب سود از نوسانات بازار به نحوي كه در گزارش ماهيانه منعكس نشود كمي دور از ذهن است چرا كه عملا چند ماه است كه شاهد تغيير رفتار بازار و باصطلاح ايجاد گين هاي آنچناني در مدت زمان كمتر از يكماه هستيم . البته با مطالعه گزارشات ادواري بوعلي به اشاره بجاي شما مبني بر بازي بوعلي بر روي نوسانات يكسري سهام پي مي بريم . مانند : وپترو - كچاد - تايرا - كروي ...

اما مورد دوم :شخصا به دو دليل فرضيه مطروحه را قابل قبول نمي دانم :

اول اينكه اگر كوثر قدرت سهام 51 درصدي را از دست بدهد عملا در چاه مي افتد . چرا كه بدين نحو اختيارات مجامع - تاييد ترازنامه - تصويب صورت سود و زيان - انتخاب اكثريت اعضاي هيات مديره - بازرس قانوني و ... را كاملا از كف مي دهد و آنرا عملا به مالكان جديد مي سپارد ود حقيقت هر چه رشته پنبه مي شود . حتما بهتر از بنده ميدانيد كه فرق 49 درصد با 51 درصد تنها دو درصد نيست بلكه فاصله يك شبه از عرش بر فرش آمدن است . تازه آن زمان پيدا كردن خريدار براي 49 درصد يك تراژدي خواهد بود ! ضمن اينكه تركيب مالكان جديد هم كاملا مبهم خواهد بود و معلوم نيست مدبر - تدبير - مسكن و ... چه ارتباطي با يكديگر دارند و چه هنگام دست خود را رو كنند. اگر هم كه واقعا سهم قيمه قيمه و بي سرپرست شود كه به گواه پيشينه در بازار داستان براي كوثر غم انگيز تر هم خواهد شد.

دوم اينكه شايد من و شما در بعدي بسيار كوچك بتوانيم بازي واگذاري و تاسيس شركت جديد را به سادگي عملي كنيم اما قياس اين داستان با بورس و شركتهاي سرمايه گذاري يك قياس مع الفارق است .
حتما تاريخچه بو علي را مي دانيد :
شركت در سال 62 در اداره ثبت طهران به ثبت رسيده است و در سال 79 با تغيير نام و تصميم مجمع فوق العاده نام آن به سرمايه گذاري بوعلي تغيير يافته است .از آن زمان در درخواست پذيرش بورس بوده كه تازه بعد از 3 سال عملكرد قابل قبول در ابتداي سال 82 در ليست پذيرش مشروط قرار گرفت و در شهريور ماه 82 در نهايت مورد تاييد هيات پذيرش قرار گرفت .خوب حالا به نظر شما طي اين مراحل پذيرش در بورس براي يك شركت سرمايه گذاري مانند بوعلي واقعا آسان بوده است ؟ تازه جايي كه بورس و عبده بر قضيه پذيرش بسيار حساس هستندو پيشينه ها و اهداف مالكان را به دقت مورد وطالعه قرار مي دهند و جايي كه حتي پذيرش (( سرمايه گذاري گروه مديريت سيمان غدير )) را رد مي كنند و غدير هم با همه بزرگي اش هم نميتواند چيزي بگويد يا جلوي پاي مالي بنياد و بازيگران قهارش سنگ مي اندازند آيا از كوثر ضعيف كه اصلا قبلا اينكاره نبوده است و براي بوعلي خون دل خورده ميتوان توقع چنين ريسكي را داشت ؟ ضمن اينكه اذعان ميفرماييد يك شركت سرمايه گذاري خارج بورس حتي نصف همتاي بورسي آن نمي ارزد . چرا كه پول در بورس است . افزايش سرمايه - سهامداران جديد - منابع مالي و ...

در پايان از اظهار نظر بسيار تيزبينانه و راهگشايت سپاسگزارم و اميدوارم همواره مرا از ديدگاههاي خود بهره مند سازي.
Homitrade آفلاين است پاسخ با نقل قول
پاسخ

Bookmarks

برچسب‌ها
گذاري, بوعلي, سرمايه


قواعد ارسال
شما نمی‌توانید موضوع جدید ارسال کنید
شما نمی‌توانید پاسخ ارسال کنید
شما نمی‌توانید فایل ضمیمه ارسال کنید
شما نمی‌توانید پست‌های خود را ویرایش کنید

BB code فعال است
شکلکها فعال است
كد [IMG] فعال است
کدهای HTML غير فعال است


موضوعات مشابه
موضوع آغازگر موضوع انجمن پاسخ آخرین ارسال
تحولات بازار بورس و ... Homitrade بورس تهران 2822 June 14th, 2011 22:32
بررسى عملكرد شركت هاى... Homitrade بورس تهران 2 September 8th, 2004 16:38

ساعت جاري 13:56 با تنظيم GMT +4.5 مي باشد.


Powered by vBulletin Version 3.8.10
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
تمام حقوق براي سايت سرمايه دات کام محفوظ می باشد.
نقل مطالب بدون کسب اجازه از مدیران سایت ممنوع است.